اخیرا دیدیم که دست اجل، مرحوم مصباح یزدی را نیز به دیار باقی فرستاد. روحانی پرنفوذی که مخالفین و موافقین جدی ای در جامعه داشت. من در این پست، قصد قضاوت درباره ایشان و تز فکری ایشان ندارم بلکه می خواستم مقایسه ای انجام دهم صرفا بین یک ویژگی خاص از ایشان با همان ویژگی در روشنفکران
دینی (یا بقول آن فیلسوف اخلاق، نواندیشان دینی).مرحوم آقای مصباح، صریحا با مفاهیم دنیای امروز از جمله دموکراسی و مردم سالاری مخالف بود و از بیان آنها در تریبون های رسمی کشور، هیچ ابایی نداشت و علنا هر آنچه در دل داشت را بر زبان می آورد؛ بنابراین تکلیف آدم با ایشان کاملا معلوم است؛ یا موافق ایشان می شدیم یا مخالف. اما نواندیشان دینی، دلشان را مفاهیم امروزین حقوق بشر جهانی برده است اما از سویی چون دیندارند، می خواهند آن مفاهیم را از دل دین بیرون آورند و به لطایف الحیلی زور می زنند این مهم را انجام دهند و اگر هم توفیقی نیافتند، فوقش سعی میکنند نشان دهند که این مفاهیم اگرچه در دین نیست ولی لااقل دین با آنها مخالفتی هم ندارد.اینها هم خدا را می خواهند و هم خرما را؛ دلشان با مهین است و خودشان با شهین؛ هم حقوق بشر امروزین را می خواهند و هم می خواهند هوای خدا را داشته باشند!بهمین دلیل می بینیم که کاریکاتوری از مفاهیم حقوق بشری درست کرده اند و آنرا
پروژه روشنفکری دینی نام نهاده اند که معلوم نیست کدام سمت ایستاد اند. هیچگاه نمی بینید که یک نواندیش دینی، سراغ تفسیر و توضیح حوادث تاریخی اسلام برود چون در آنجا نمی تواند مفاهیم حقوق بشری مد نظرش را سامان دهد. بنابراین همچون عرفا، اکتفا می کنند به چند آیه و حدیث گزینشی که بتوانند هم خدا را راضی نگه دارند و هم مخاطبین امروزین خودشان را! دقیقا کاری ک در آستانه 36سالگي!...
ادامه مطلبما را در سایت در آستانه 36سالگي! دنبال می کنید
برچسب : نویسنده : omrannoteso بازدید : 8 تاريخ : دوشنبه 25 بهمن 1400 ساعت: 11:32